معنی فارسی beshrews

B1

نفرین کردن، به خصوص در زمینه شانس یا سرنوشت.

To curse or express disdain towards one's luck or fate.

example
معنی(example):

او اغلب وقتی اوضاع خراب می‌شود، بدبختی‌اش را نفرین می‌کند.

مثال:

He often beshrews his luck when things go wrong.

معنی(example):

آنها به جای اقدام، تمایل به نفرین سرنوشت خود دارند.

مثال:

They tend to beshrew their fate instead of taking action.

معنی فارسی کلمه beshrews

: معنی beshrews به فارسی

نفرین کردن، به خصوص در زمینه شانس یا سرنوشت.