معنی فارسی beshrivel
B1چروک شدن، به معنای کوچک شدن یا جمع شدن به دلیل خشکی یا شرایط نامساعد.
To shrivel or dry up, often referring to organic material like fruits or plants.
- VERB
example
معنی(example):
میوه در گرما شروع به چروک شدن کرد.
مثال:
The fruit began to beshrivel in the heat.
معنی(example):
هنگامی که خشک شد، پارچه خیس شروع به چروک شدن کرد.
مثال:
As it dried, the wet cloth started to beshrivel.
معنی فارسی کلمه beshrivel
:
چروک شدن، به معنای کوچک شدن یا جمع شدن به دلیل خشکی یا شرایط نامساعد.