معنی فارسی besmile
B1لبخند زدن به طور خاص یا عمدی.
To smile intentionally or in a particular way.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت به هر کسی که امروز ملاقات کرد لبخند بزند.
مثال:
He decided to besmile at everyone he met today.
معنی(example):
او لبخند خواهد زد تا دوستانش را خوشحال کند.
مثال:
She will besmile to make her friends happy.
معنی فارسی کلمه besmile
:
لبخند زدن به طور خاص یا عمدی.