معنی فارسی besort

B1

به معنی مرتب‌سازی یا دسته‌بندی چیزی.

To sort or categorize something.

example
معنی(example):

ما باید قبل از رویداد، اقلام را دسته‌بندی کنیم.

مثال:

We need to besort the items before the event.

معنی(example):

دسته‌بندی فایل‌ها مدتی طول خواهد کشید.

مثال:

To besort the files will take some time.

معنی فارسی کلمه besort

: معنی besort به فارسی

به معنی مرتب‌سازی یا دسته‌بندی چیزی.