معنی فارسی bessarabian
B2بسا را بگری، به ویژگیها و فرهنگ منطقه بسا را بگری در شرق اروپا اشاره میکند.
Relating to Bessarabia, a historical region in Eastern Europe.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرهنگ بسارابی سنتهای غنی دارد.
مثال:
The Bessarabian culture has rich traditions.
معنی(example):
او در حال مطالعه تاریخ بسارابیا در دانشگاه است.
مثال:
She is studying Bessarabian history at the university.
معنی فارسی کلمه bessarabian
:
بسا را بگری، به ویژگیها و فرهنگ منطقه بسا را بگری در شرق اروپا اشاره میکند.