معنی فارسی bestamp

B1

تقویت کردن، ثابت کردن و مشخص کردن جایگاه یا علامت.

To strengthen or establish a mark or position.

example
معنی(example):

شرکت قصد دارد برند خود را در بازار تقویت کند.

مثال:

The company plans to bestamp its brand in the market.

معنی(example):

ما باید موقعیت خود را در صنعت تثبیت کنیم.

مثال:

We must bestamp our position in the industry.

معنی فارسی کلمه bestamp

: معنی bestamp به فارسی

تقویت کردن، ثابت کردن و مشخص کردن جایگاه یا علامت.