معنی فارسی besteaded

B1

بهترین حالت ممکن استفاده کردن از منابع یا زمان، به معنای بهینه‌سازی و استفاده درست از امکانات موجود.

To make the best use of available resources or time.

example
معنی(example):

او با انجام کارهای خانه، مسئولیت‌هایش را بهترین حالت ممکن انجام داد.

مثال:

He besteaded his responsibilities by taking care of the house chores.

معنی(example):

او با مطالعه به طور مؤثر برای امتحان، زمانش را بهترین حالت ممکن استفاده کرد.

مثال:

She besteaded her time by studying efficiently for the exam.

معنی فارسی کلمه besteaded

: معنی besteaded به فارسی

بهترین حالت ممکن استفاده کردن از منابع یا زمان، به معنای بهینه‌سازی و استفاده درست از امکانات موجود.