معنی فارسی bestove
B1هدیهای که به صورت خاص و با دقت انتخاب شده است.
Something that has been given as a gift, especially when chosen thoughtfully.
- NOUN
example
معنی(example):
هدایای بهترین به دقت انتخاب میشوند.
مثال:
The bestove gifts are chosen with care.
معنی(example):
او بهترین چیز خود را به خیریه داد.
مثال:
He gave his bestove to charity.
معنی فارسی کلمه bestove
:
هدیهای که به صورت خاص و با دقت انتخاب شده است.