معنی فارسی bestowment

B1

اعطا یا هدیه‌ای که به کسی داده می‌شود، معمولاً در قالب جایزه یا احترام.

The act of giving something as a gift or award.

example
معنی(example):

اعطای جایزه برای همه غافل‌گیرکننده بود.

مثال:

The bestowment of the award was a surprise for everyone.

معنی(example):

اعطای مهربانی او توسط همه مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

Her bestowment of kindness was appreciated by all.

معنی فارسی کلمه bestowment

: معنی bestowment به فارسی

اعطا یا هدیه‌ای که به کسی داده می‌شود، معمولاً در قالب جایزه یا احترام.