معنی فارسی betrap

B1

به دام انداختن یا مغلوب کردن با استفاده از ترفند.

To ensnare or trick someone, especially in a deceptive way.

example
معنی(example):

آنها تله‌ای را برای به دام انداختن دزد قرار دادند.

مثال:

They set a trap to betrap the thief.

معنی(example):

استفاده از سلاح‌های خود دشمن، به دام انداختن آنها را آسان کرد.

مثال:

It was easy to betrap the enemy using their own weapons.

معنی فارسی کلمه betrap

: معنی betrap به فارسی

به دام انداختن یا مغلوب کردن با استفاده از ترفند.