معنی فارسی betrothals
B1قرارداد یا توافق برای ازدواج بین دو نفر، بهویژه در مراحل ابتدایی.
The formal agreement to marry someone.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of betrothing.
معنی(noun):
The fact of being betrothed; a mutual promise, engagement, or contract for a future marriage between two people.
example
معنی(example):
نامزدیهای آنها با یک مهمانی بزرگ جشن گرفته شد.
مثال:
Their betrothals were celebrated with a grand party.
معنی(example):
از نظر تاریخی، نامزدیها توسط خانوادهها ترتیب داده میشد.
مثال:
Historically, betrothals were arranged by families.
معنی فارسی کلمه betrothals
:
قرارداد یا توافق برای ازدواج بین دو نفر، بهویژه در مراحل ابتدایی.