معنی فارسی betrunk
B1حالت نشئگی یا مستی که ناشی از مصرف الکل میباشد.
A state of drunkenness or inebriation due to alcohol consumption.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بعد از مهمانی کمی مست بود.
مثال:
He felt a little betrunk after the party.
معنی(example):
احساس مستی باعث شد که او به طور غیرقابل کنترلی بخندد.
مثال:
The betrunk feeling made him laugh uncontrollably.
معنی فارسی کلمه betrunk
:
حالت نشئگی یا مستی که ناشی از مصرف الکل میباشد.