معنی فارسی betrust
B1اعتماد کردن به کسی با وجود شک و تردید.
To put trust in someone, often despite uncertainty.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت با وجود تردیدهایش به او اعتماد کند.
مثال:
She decided to betrust him despite her doubts.
معنی(example):
اعتماد به کسی یعنی برداشتن یک قدم به سوی ایمان.
مثال:
To betrust someone is to take a leap of faith.
معنی فارسی کلمه betrust
:
اعتماد کردن به کسی با وجود شک و تردید.