معنی فارسی betterer
B1بهتری، واژهای ناپسند که به طور غیررسمی برای نشان دادن برتری در چیزی استفاده میشود.
An informal term used to describe someone or something that is better than another.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او معتقد است که آشپز بهتری از خواهرش است.
مثال:
She believes she is a betterer cook than her sister.
معنی(example):
در مسابقه، او ادعا کرد که ورزشکار بهتری است.
مثال:
In the competition, he claimed to be the betterer athlete.
معنی فارسی کلمه betterer
:
بهتری، واژهای ناپسند که به طور غیررسمی برای نشان دادن برتری در چیزی استفاده میشود.