معنی فارسی betusked
B2به معنای داشتن یا به نمایش گذاشتن دندانهای بزرگ یا مشخصی، معمولاً در مورد فیلها استفاده میشود.
To have or display large tusks or protruding teeth, commonly referring to elephants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فیل با پنجههای بزرگش نمایش داده شده بود.
مثال:
The elephant was betusked, showcasing its impressive tusks.
معنی(example):
آنها آثار هنری را با جزئیات پیچیده به نمایش گذاشتند.
مثال:
They betusked the artwork with intricate details.
معنی فارسی کلمه betusked
:
به معنای داشتن یا به نمایش گذاشتن دندانهای بزرگ یا مشخصی، معمولاً در مورد فیلها استفاده میشود.