معنی فارسی bevesselled
B1بواسله، به نوع خاصی از اجناس یا مشاغل اشاره دارد.
Referring to a specific type of goods or items.
- OTHER
example
معنی(example):
کاسه بواسله یک میراث خانوادگی بود.
مثال:
The bevesselled bowl was a family heirloom.
معنی(example):
آنها اجناس بواسله را از نقاط مختلف جهان جمعآوری کردند.
مثال:
They collected bevesselled items from around the world.
معنی فارسی کلمه bevesselled
:
بواسله، به نوع خاصی از اجناس یا مشاغل اشاره دارد.