معنی فارسی bevilled

B1

تبدیل شدن به بد، به معنای از بین رفتن ویژگی‌های خوب و تبدیل به شخصیتی منفی.

Having taken on villainous traits or actions, often used to describe characters in narratives.

example
معنی(example):

طلسم آن شوالیه نجیب را به بدی تبدیل کرده بود.

مثال:

The spell had bevilled the once noble knight.

معنی(example):

او پس از آن حادثه احساس بدی نسبت به کارهای خود داشت.

مثال:

She felt bevilled by her own actions after the incident.

معنی فارسی کلمه bevilled

: معنی bevilled به فارسی

تبدیل شدن به بد، به معنای از بین رفتن ویژگی‌های خوب و تبدیل به شخصیتی منفی.