معنی فارسی bewend
B1به کار بستن، استفاده از چیزی به گونهای به منظور دستیابی به هدف خاص.
To utilize or apply something for a specific purpose.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت تلاشهای خود را در پروژه به کار ببندد.
مثال:
She decided to bewend her efforts in the project.
معنی(example):
آنها برنامهریزی کردند که منابع خود را به کار ببرند تا نتایج بهتری بگیرند.
مثال:
They planned to bewend their resources for better results.
معنی فارسی کلمه bewend
:
به کار بستن، استفاده از چیزی به گونهای به منظور دستیابی به هدف خاص.