معنی فارسی bewinter
B1به معنای آمادهسازی برای زمستان یا ایجاد فضایی مناسب برای فصل سرد.
To prepare for winter or create a suitable environment for the cold season.
- VERB
example
معنی(example):
وقتی روزها سرد شد، آنها شروع به آمادهسازی باغ خود برای سرما کردند.
مثال:
As the days grew cold, they began to bewinter their garden for the frost.
معنی(example):
او ایده آماده کردن خانه راحتش با پتوهای گرم را دوست داشت.
مثال:
She loved the idea of bewintering her cozy home with warm blankets.
معنی فارسی کلمه bewinter
:
به معنای آمادهسازی برای زمستان یا ایجاد فضایی مناسب برای فصل سرد.