معنی فارسی bewitchful
B1چیزی که توانایی جادو یا افسون کردن دارد.
Having the quality of enchanting or captivating.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موسیقی جادوگر هوا را با جادو پر کرد.
مثال:
The bewitchful music filled the air with magic.
معنی(example):
لبخند جادوگر او قلب همه را برد.
مثال:
Her bewitchful smile won everyone's heart.
معنی فارسی کلمه bewitchful
:
چیزی که توانایی جادو یا افسون کردن دارد.