معنی فارسی beworries
B1نگرانی، به معنای احساس نگرانی یا اضطراب در دیگران.
Causes worry or concern to someone.
- VERB
example
معنی(example):
اشتباهات مکرر او والدینش را نگران میکند.
مثال:
His constant mistakes beworries his parents.
معنی(example):
او عادتی دارد که دوستانش را نگران میکند.
مثال:
She has a habit that beworries her friends.
معنی فارسی کلمه beworries
:
نگرانی، به معنای احساس نگرانی یا اضطراب در دیگران.