معنی فارسی bewrapped

B1

پیچیده شده، به شکل پیچیده درآمده.

Having been wrapped or covered, typically for protection or presentation.

example
معنی(example):

هدایا به زیبایی برای جشن پیچیده شده بودند.

مثال:

The presents were beautifully bewrapped for the celebration.

معنی(example):

غذا برای حفظ گرما پیچیده شده بود.

مثال:

The food was bewrapped to keep it warm.

معنی فارسی کلمه bewrapped

: معنی bewrapped به فارسی

پیچیده شده، به شکل پیچیده درآمده.