معنی فارسی bhar

B1

به اشتراک گذاشتن یا بیان کردن، بخصوص احساسات یا افکار.

To share or express thoughts and feelings openly.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت افکارش را با او به اشتراک بگذارد.

مثال:

He decided to bhar his thoughts with her.

معنی(example):

برای ابراز احساساتتان به شجاعت نیاز دارید.

مثال:

It takes courage to bhar your feelings.

معنی فارسی کلمه bhar

: معنی bhar به فارسی

به اشتراک گذاشتن یا بیان کردن، بخصوص احساسات یا افکار.