معنی فارسی bhara
B2غذای معطر و خوشمزه که به طور خاص برای یک جمع از افراد تهیه میشود.
A rich and delicious dish prepared for special occasions.
- NOUN
example
معنی(example):
غذای جشن بسیار خوشمزه بود.
مثال:
The bhara of the feast was incredibly delicious.
معنی(example):
او غذایی برای گردهمایی خانوادگی آماده کرد.
مثال:
She prepared a bhara for the family gathering.
معنی فارسی کلمه bhara
:
غذای معطر و خوشمزه که به طور خاص برای یک جمع از افراد تهیه میشود.