معنی فارسی biassed

B1

جانبدار، به معنای قضاوت ناعادلانه یا غیرمستقل.

Showing favoritism or prejudice in judgment or opinion.

example
معنی(example):

قاضی به خاطر تصمیمات جانب‌دارانه‌اش مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The judge was criticized for his biassed decisions.

معنی(example):

مردم معتقد بودند که مقاله دیدگاه جانب‌دارانه‌ای از این رویداد ارائه داده است.

مثال:

People believed that the article presented a biassed view of the event.

معنی فارسی کلمه biassed

: معنی biassed به فارسی

جانبدار، به معنای قضاوت ناعادلانه یا غیرمستقل.