معنی فارسی bibliothecal
B2وابسته به کتابخانه، مربوط به کارکردها و خدمات یک کتابخانه.
Relating to a library or its functions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خدمات کتابخانهای برای تحقیقات ضروری هستند.
مثال:
The bibliothecal services are essential for research.
معنی(example):
او در دوره تحصیلات تکمیلی خود بر روی مطالعات کتابخانهای تمرکز کرده است.
مثال:
She focused on bibliothecal studies in her graduate program.
معنی فارسی کلمه bibliothecal
:
وابسته به کتابخانه، مربوط به کارکردها و خدمات یک کتابخانه.