معنی فارسی bicuculline
B1بیکولوکین یک ماده شیمیایی است که بر روی فعالیتهای عصبی تأثیر میگذارد.
A chemical that affects neural activity, often used in experimental settings.
- NOUN
example
معنی(example):
بیکولوکین در تحقیقات علم اعصاب استفاده میشود.
مثال:
Bicuculline is used in neuroscience research.
معنی(example):
اثر بیکولوکین بر انتقال عصبی مورد مطالعه قرار گرفت.
مثال:
The effects of bicuculline on neurotransmission were studied.
معنی فارسی کلمه bicuculline
:
بیکولوکین یک ماده شیمیایی است که بر روی فعالیتهای عصبی تأثیر میگذارد.