معنی فارسی biculturalism
B1دوفرهنگی، توانایی یا شرایطی که فردی همزمان با دو فرهنگ زندگی میکند.
The ability or condition of living simultaneously with two cultures.
- NOUN
example
معنی(example):
دوفرهنگی به افراد کمک میکند تا در دو فرهنگ حرکت کنند.
مثال:
Biculturalism helps people navigate two cultures.
معنی(example):
او دوفرهنگیاش را به عنوان یک مزیت قبول دارد.
مثال:
She embraces her biculturalism as a strength.
معنی فارسی کلمه biculturalism
:
دوفرهنگی، توانایی یا شرایطی که فردی همزمان با دو فرهنگ زندگی میکند.