معنی فارسی bidpai
B1بیدیپی، شاخصی برای کسب درآمد در مراحل مختلف یک پروژه یا عمل.
A term used to indicate a specific role or position in a project or organization.
- OTHER
example
معنی(example):
او در سازمان یک بیدیپی است.
مثال:
He is a bidpai in the organization.
معنی(example):
موقعیت او به عنوان بیدیپی به خوبی شناخته شده است.
مثال:
Her position as a bidpai is well recognized.
معنی فارسی کلمه bidpai
:
بیدیپی، شاخصی برای کسب درآمد در مراحل مختلف یک پروژه یا عمل.