معنی فارسی bienseance
C1آداب و رسوم اجتماعی، به معنای رفتار درست و مناسب در شرایط اجتماعی.
Social etiquette or conventions governing polite behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
آداب اجتماعی تعیین میکند که چگونه باید در مراسم رسمی رفتار کنیم.
مثال:
Social bienseance dictates how we should behave at formal events.
معنی(example):
او به خاطر عدم پایبندی به آداب در ضیافت مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
He was criticized for his lack of bienseance at the dinner.
معنی فارسی کلمه bienseance
:
آداب و رسوم اجتماعی، به معنای رفتار درست و مناسب در شرایط اجتماعی.