معنی فارسی biforine
B1بیفورین، مادهای که در فرآیندهای بیوشیمیایی خاص تأثیر دارد.
A compound known to influence specific biochemical processes.
- NOUN
example
معنی(example):
باور بر این است که بیفورین سنتز پروتئین را تقویت میکند.
مثال:
Biforine is believed to enhance protein synthesis.
معنی(example):
این مطالعه بر نقش بیفورین در متابولیسم متمرکز بود.
مثال:
The study focused on the role of biforine in metabolism.
معنی فارسی کلمه biforine
:
بیفورین، مادهای که در فرآیندهای بیوشیمیایی خاص تأثیر دارد.