معنی فارسی biformity

B2

حالت یا ویژگی داشتن دو فرم یا شکل مختلف.

The quality of having two forms.

example
معنی(example):

بی‌فرم‌بودن در برخی از گونه‌های جانوری مشاهده می‌شود.

مثال:

Biformity can be seen in certain species of animals.

معنی(example):

مطالعه بی‌فرم‌بودن به درک تغییرات تکاملی کمک می‌کند.

مثال:

The study of biformity helps in understanding evolutionary changes.

معنی فارسی کلمه biformity

: معنی biformity به فارسی

حالت یا ویژگی داشتن دو فرم یا شکل مختلف.