معنی فارسی biform
B1بیفرم، در قالب یا شکلهای مختلف، به ویژه در زیستشناسی و هنر.
Having two distinct forms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک موجود بیفرم دو شکل مختلف دارد.
مثال:
A biform creature has two different forms.
معنی(example):
هنرمند یک مجسمه بیفرم ایجاد کرد که میتوانست از زوایای مختلف مشاهده شود.
مثال:
The artist created a biform sculpture that could be viewed from different angles.
معنی فارسی کلمه biform
:
بیفرم، در قالب یا شکلهای مختلف، به ویژه در زیستشناسی و هنر.