معنی فارسی big-butt
B1اصطلاحی که به طور خاص به افرادی اشاره دارد که دارای نشیمنگاه بزرگ و مشخصی هستند و ممکن است به طور مثبت یا منفی استفاده شود.
A colloquial term referring to a person, typically a woman, with a large and prominent buttocks.
- OTHER
example
معنی(example):
او به باشگاه رفت تا قسمت بزرگ خود را فرم دهد.
مثال:
She went to the gym to tone her big butt.
معنی(example):
او درباره قسمت بزرگ خود شوخی کرد در حالی که شلوار جین جدیدی را امتحان میکرد.
مثال:
He joked about his big butt while trying on new jeans.
معنی فارسی کلمه big-butt
:
اصطلاحی که به طور خاص به افرادی اشاره دارد که دارای نشیمنگاه بزرگ و مشخصی هستند و ممکن است به طور مثبت یا منفی استفاده شود.