معنی فارسی biggy
B1موضوع مهم، یا یک مسئله بزرگ و جدی.
Something significant or important.
- NOUN
example
معنی(example):
بردن رقابت برای او یک مسئله بزرگ بود.
مثال:
It was a biggy for her to win the competition.
معنی(example):
هنگامی که ترفیع گرفت، آن را یک موضوع بزرگ تلقی کرد.
مثال:
He considered it a biggy when he got the promotion.
معنی فارسی کلمه biggy
:
موضوع مهم، یا یک مسئله بزرگ و جدی.