معنی فارسی bihalve
B1نصف کردن چیزی یا تقسیم به دو قسمت برابر.
To divide something into two equal parts.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید دستور را نصف کنیم تا آن را کوچکتر کنیم.
مثال:
We need to bihalve the recipe to make it smaller.
معنی(example):
برای نصف کردن زمان پروژه، به منابع بیشتری نیاز داریم.
مثال:
To bihalve the project timeline, we need more resources.
معنی فارسی کلمه bihalve
:
نصف کردن چیزی یا تقسیم به دو قسمت برابر.