معنی فارسی bilamellate
B2بیلاملات به ساختارهایی اشاره دارد که در آنها دو لایه بهصورت خاصی مرتب شدهاند.
Having two layers or plates, often used in biological contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگهای بیلاملات این گیاه بسیار خاص هستند.
مثال:
The bilamellate leaves of the plant are quite unique.
معنی(example):
ساختارهای بیلاملات در انواع خاصی از مرجانها یافت میشود.
مثال:
Bilamellate structures can be found in certain types of corals.
معنی فارسی کلمه bilamellate
:
بیلاملات به ساختارهایی اشاره دارد که در آنها دو لایه بهصورت خاصی مرتب شدهاند.