معنی فارسی bilamellated
B2بیلاملات به حالتی از ساختار اشاره دارد که شامل دو لایه به صورت تودرتو است.
Characterized by a structure composed of two distinct layers.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند در مجسمهسازی خود از اشکال بیلاملات استفاده کرد.
مثال:
The artist utilized bilamellated forms in his sculpture.
معنی(example):
طرحهای بیلاملات اغلب در معماری مدرن دیده میشوند.
مثال:
Bilamellated designs are often seen in modern architecture.
معنی فارسی کلمه bilamellated
:
بیلاملات به حالتی از ساختار اشاره دارد که شامل دو لایه به صورت تودرتو است.