معنی فارسی bilineated
B2دوخطی، شکلی از بیان یا توضیح که در آن ایدهها یا نکات مختلف به وضوح از یکدیگر تفکیک شدهاند.
Divided or arranged in two distinct lines or sections.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نقشه به صورت دوخطی طراحی شده بود تا مناطق مختلف را به وضوح نشان دهد.
مثال:
The map was bilineated to show different regions clearly.
معنی(example):
استدلال او به صورت دوخطی ارائه شد تا دو نکته اصلی را تاکید کند.
مثال:
Her argument was bilineated to emphasize the two main points.
معنی فارسی کلمه bilineated
:
دوخطی، شکلی از بیان یا توضیح که در آن ایدهها یا نکات مختلف به وضوح از یکدیگر تفکیک شدهاند.