معنی فارسی bylined
B1برای به رسمیت شناختن نویسنده یک اثر، نام نویسنده معمولاً در بالای آن آورده میشود.
Having the name of the author printed alongside a published work.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مقاله با نام نویسنده ذکر شده بود تا اعتبار آن را بدهد.
مثال:
The article was bylined to credit the author.
معنی(example):
هر داستان با نام نویسنده ذکر شده بود تا اطمینان حاصل شود که نویسنده شناسایی میشود.
مثال:
Each story was bylined to ensure the writer received recognition.
معنی فارسی کلمه bylined
:
برای به رسمیت شناختن نویسنده یک اثر، نام نویسنده معمولاً در بالای آن آورده میشود.