معنی فارسی billiardly

B1

به معنای نرم و بی‌نقص، شبیه به نحوه انجام بازی بیلیارد.

In a smooth and precise manner, like the movement of a billiard ball.

example
معنی(example):

حرکات او به طرز بیلیاردی نرم بود.

مثال:

His movements were billiardly smooth.

معنی(example):

او بازی را به روشی بیلیاردی انجام داد.

مثال:

She played the game in a billiardly way.

معنی فارسی کلمه billiardly

: معنی billiardly به فارسی

به معنای نرم و بی‌نقص، شبیه به نحوه انجام بازی بیلیارد.