معنی فارسی billowier

B1

صفت مقایسه‌ای برای توصیف چیزی که پفی‌تر از دیگری باشد.

More billowy; used to compare two items where one is softer or more fluffy than the other.

example
معنی(example):

پارچه‌ ای پفی‌ تر نسیم را به زیبایی جذب کرد.

مثال:

The billowier cloth caught the breeze beautifully.

معنی(example):

پرده‌ها پفی‌ تر از آنچه که انتظار داشتم هستند.

مثال:

The curtains are billowier than I expected.

معنی فارسی کلمه billowier

: معنی billowier به فارسی

صفت مقایسه‌ای برای توصیف چیزی که پفی‌تر از دیگری باشد.