معنی فارسی billowiest
B1صفت عالی برای توصیف چیزی که پفیترین است.
The most billowy; used to describe the item with the greatest softness or fluffiness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
از تمام پارچهها، این پارچه پفیترین است.
مثال:
Of all the fabrics, this one is the billowiest.
معنی(example):
ابرهای پفیترین حس آرامش را به روز بخشیدند.
مثال:
The billowiest clouds brought a sense of calm to the day.
معنی فارسی کلمه billowiest
:
صفت عالی برای توصیف چیزی که پفیترین است.
