معنی فارسی bingeys
B1به معنای مجموعهای از برنامه یا فیلمهایی که به طور متوالی تماشا میشوند.
Refers to a selection of episodes or films that can be watched back-to-back.
- NOUN
example
معنی(example):
سریالهای معطوف به بینه در این سرویس استریم ارزش تماشا دارند.
مثال:
The bingeys on the streaming service are worth watching.
معنی(example):
من تعدادی سریال عالی برای لذت بردن در این تابستان پیدا کردم.
مثال:
I found some great bingeys to enjoy this summer.
معنی فارسی کلمه bingeys
:
به معنای مجموعهای از برنامه یا فیلمهایی که به طور متوالی تماشا میشوند.