معنی فارسی binukau
B1یک غذای سنتی معمولاً از ماهی که در فرهنگ خاصی محبوب است.
A traditional dish, often associated with specific cultural practices.
- NOUN
example
معنی(example):
بینوکائو یک غذا سنتی است که معمولاً با ماهی تهیه میشود.
مثال:
Binukau is a traditional dish often made with fish.
معنی(example):
بسیاری از خانوادهها در مناسبتهای خاص از بینوکائو لذت میبرند.
مثال:
Many families enjoy binukau during special occasions.
معنی فارسی کلمه binukau
:
یک غذای سنتی معمولاً از ماهی که در فرهنگ خاصی محبوب است.