معنی فارسی bionomical
B2بیونومیکال، مرتبط با اصول و تعاملات موجودات زنده در زیستگاهها.
Pertaining to the science of bionomy or ecological interactions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعات بیونومیک برای درک اکوسیستمها مهم هستند.
مثال:
Bionomical studies are important for understanding ecosystems.
معنی(example):
جنبههای بیونومیک یک زیستگاه میتواند بر تنوع زیستی آن تأثیر بگذارد.
مثال:
The bionomical aspects of a habitat can affect its biodiversity.
معنی فارسی کلمه bionomical
:
بیونومیکال، مرتبط با اصول و تعاملات موجودات زنده در زیستگاهها.