معنی فارسی bionomically

B1

به صورت بیونومیک، ارتباط و تعاملات موجودات زنده با یکدیگر و محیط.

In a manner relating to bionomy or ecological interactions.

example
معنی(example):

از نظر بیونومیک، این ناحیه متنوع و پر از زندگی است.

مثال:

Bionomically, the region is diverse and full of life.

معنی(example):

گونه‌ها به صورت بیونومیک با یکدیگر تعامل دارند تا تعادل را حفظ کنند.

مثال:

The species interact bionomically to maintain balance.

معنی فارسی کلمه bionomically

: معنی bionomically به فارسی

به صورت بیونومیک، ارتباط و تعاملات موجودات زنده با یکدیگر و محیط.