معنی فارسی biosurgery
B1زیستجراحی، استفاده از تکنیکها و مواد زیستی در جراحی برای بهبود نتایج درمانی.
The application of biological techniques and materials in surgical procedures to enhance outcomes.
- noun
noun
معنی(noun):
The medicinal use of maggots to clean wounds and promote healing
example
معنی(example):
زیستجراحی از مواد بیولوژیکی برای روشهای جراحی استفاده میکند.
مثال:
Biosurgery utilizes biological materials for surgical procedures.
معنی(example):
نوآوریها در زیستجراحی زمانهای بهبودی بیماران را بهبود بخشیده است.
مثال:
Innovations in biosurgery have improved patient recovery times.
معنی فارسی کلمه biosurgery
:
زیستجراحی، استفاده از تکنیکها و مواد زیستی در جراحی برای بهبود نتایج درمانی.