معنی فارسی biotical
B1زیستی، مربوط به موجودات زنده یا عوامل زنده در یک محیط زیستی.
Related to living organisms or biotic factors within an ecosystem.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عوامل زیستی بر سلامت اکوسیستم تأثیر میگذارند.
مثال:
The biotical factors affect the ecosystem's health.
معنی(example):
عناصر زیستی شامل گیاهان، حیوانات و میکروارگانیسمها هستند.
مثال:
Biotical elements include plants, animals, and microorganisms.
معنی فارسی کلمه biotical
:
زیستی، مربوط به موجودات زنده یا عوامل زنده در یک محیط زیستی.