معنی فارسی biotically
B1بهصورت زیستی، روشی که به حضور و تأثیر موجودات زنده مرتبط میشود.
In a manner that relates to or involves biotic factors or living organisms.
- ADVERB
example
معنی(example):
محیط میتواند بهصورت زیستی غنیسازی شود.
مثال:
The environment can be biotically enriched.
معنی(example):
گیاهان بهصورت زیستی در خاک سالم رشد میکنند.
مثال:
Plants grow biotically in healthy soil.
معنی فارسی کلمه biotically
:
بهصورت زیستی، روشی که به حضور و تأثیر موجودات زنده مرتبط میشود.